علی چگونه دل خسته را صبور کند
بساط غسل و کفن را شبانه جور کند
چگونه یک دل تنها تمام داغ تو را
کتاب غربت نه ساله را مرور کند
کسی که اول را ه فراق تو مانده
چگونه از غم بازوی تو عبور کند
شکسته ای کمر پهلوان میدان ها
چگونه خود به مصاف غمت جسور کند
دلم گرفته و چشم انتظار اشکی که
تمام دفتر شعر مرا نمور کند
چه می شود شبی از کوچه های تنگ دعا
نسیمی از سحر سجده ات عبور کند
صدای ما که به جایی نمی رسد بانو!
مگر دعای تو تعجیل در ظهور کند...